مدیریت دولتی

آشنائی با مدیریت دولتی

مدیریت دولتی

آشنائی با مدیریت دولتی

راز موفقیت

 

افراد ثروتمند و میلیونر خود ساخته باهوش تر و برتر از شما نیستند. اما آنها از یک سری اسرار ویژه برای ثروتمند شدن بهره گرفته اند که شما نیز میتوانید با پیروی از آنها حداقل کسب و کار خود را رونق بخشید.

1- رویاهای بزرگی در سر داشته باشید. افکار بزرگ زندگی شما را متحول خواهد ساخت.

2- یک تصویر خاص از مقصد مسیر خود در ذهن تان ترسیم کنید. هر اندازه این تصویر مشخص تر و خاص تر باشد امکان دستیابی شما به آن بیشتر خواهد بود.

3- به گونه ای رفتار کنید که گویی شما مالک کسب و کارتان میباشید. ولو آنکه برای شخص و شرکت دیگری کار میکنید. این نگرش شما بذرهای موفقیت و استقلال شغلی را در سرنوشت شما خواهد کاشت.

4- شغل خود را دوست داشته باشید. چنانچه به آن علاقه مند نمیباشید آن را رها کنید. با "نه" گفتن به شغلی که تنها برای پول انجامش میدهید شغل دلخواه خود را همچون آهن ربا جذب خود خواهید کرد.

5- یک گروه خوش فکر تشکیل دهید. با افرادی که متعهد به ایجاد یک شغل بزرگ هستند جلسه تشکیل دهید. اندیشه ها و ایده های خود را با یکدیگر در میان بگذارید و از یکدیگر پشتیبانی کنید.

6-همواره ضوابط اخلاق کاری را رعایت کنید.

7- پیشرفت و بهبودی دائم و بی وقفه در شغل خود را سر لوحه اعمال خود قرار دهید. همیشه به علم خود بیفزایید.

8- به شغل خود بعنوان یک خدمت رسانی بنگرید. یاری رساندن به دیگران کسب و کار شما را رونق خواهد بخشید.

9- از تمام جزئیات و ریزه کاریهای شغل خود آگاهی یابید. این پیشه شماست.

10- مترصد فرصتها باشید. هر لحضه ممکن است بر در شما بکوبد. آیا شما آماده هستید؟

11- تناسب اندام خود را حفظ کنید. ذهن توانمند جسم نیرومندی پدید می آورد. بدن ضعیف معلول ذهن ضعیف میباشد. سلامت جسمانی و روانی شما اساس موفقیت شما در زندگی میباشد.

12- زندگی خود را اولویت بندی کنید. ابتدا کارهای مهم تر را به انجام رسانید.

13- پیش از آنچه مشتری انتظار دارد به وی خدمت ارائه دهید. این عمل اعتماد سازی  کرده و مشتریان شما را افزایش میدهد.

14- فرد منظبطی باشید. زندگی خود را  از فعالیتها و افرادی که موجبات پیشرفت و بالنگی شما را فراهم می آورند، پر کنید. فعالیتهایی که بر زندگی شما اثر منفی می گذارند را از خود دور سازید.

15- نخست به خودتان پرداخت کنید. این نخستین قانون متمولان است. پس انداز را هیچگاه فراموش نکنید.

16- هر از چند گاهی تنهایی را تجربه کنید. در زمان تنهایی به ندای درون و اندیشه های ذهن خود گوش فرا دهید و برنامه ریزیهای خلاقانه کنید.

17- بسوی برتری گام بردارید. بهترین را ارج دهید و به کمتر از آن قانع نباشید.

18- صداقت و درستکاری بهترین سیاست است. خود و خواسته های خود را بشناسید و آنها را همیشه صادقانه بیان دارید.

19-در روند تصمیم گیری سریع عمل کرده و در تغییر آنها کند و آهسته باشید.

20- شکست گزینه شما نخواهد بود. تمام افکار شما باید بر موفقیت متمرکز باشد. شما باید موفق گردید.

21- در دستیابی به اهدافتان مصمم باشید. پافشاری سرسختانه اعتماد بنفس شما را تقویت کرده و شما را به پیروزی نهایی نزدیک میکند.

22-بر خلاف جریان آب شنا کنید.هیچگاه از ایده ها،عقاید و رویکردهای نو نهراسید.

23-بروی فرصتها تمرکز کنید و نه بروی موانع.

24- سه عنصر ترس، پشت گوش اندازی و تنبلی را از زندگی خود بیرون اندازید.

25-به خاطر داشته باشید اغلب افرادی که در کنار شما زندگی میکنند از پیشرفت و ثروتمند شدن شما خوشنود نخواهند شد و ممکن است در  این مسیر مرتبا شما را از دستیابی به اهدافتان دلسرد سازند. تنها به اهداف خود بیندیشید و آنها را نادیده بگیرید.

26- یاد بگیرید خودخواه باشید. خودخواهی به معنی نادیده گرفتن حقوق دیگران نیست. بلکه به مفهوم ارج نهادن به خواسته ها و آرزوهای خودتان و مقدم دانستن آنها بر خواسته های دیگران است.

27-حال اگر فرد بد شانسی نباشید حتما پولدار میشوید!

رویکرد های عمده مدیریت دولتی

رویکرد های عمده به مدیریت دولتی با بررسی رویکرد های متنوع به مدیریت دولتی می توان سه رویکرد اصلی را مورد ملاحظه قرار داد که در ذیل عبارت اند از ـرویکرد مدیریتی managerial approachـ رویکرد اقتصادی ـرویکرد عینی نام برد.

عدم قطعیت ـ قضایا ـ فرضیه ها ـ نظریه ها ـ قوانین ـ قطعیت

فرضیه حدس و گمانی می باشد که محقق انرا به بوته ازمایش گزاشته باشد.

اگر فرضیه به اثبات برسد ما نظریه داریم.نظریه ها راهکارهای کنونی هستند برای مسائل کنونی.

سه رویکرد عمده به مدیریت دولتی وجود دارد.

رویکرد اول:

در ایالات متحده امریکا به معرصه وجود رسیده است.در امریکا تفکر مدیریت بر این باور است که کار باید به کار دان سپرده شود به همین دلیل مدیریت مبتنی بر دانایی و شایستگی ترویج می شود چنین تصور می شود موفقیت مدیریت در گرو به کار گماری شایسته ترین افراد در زمان و مکان مناسب است.به همین دلیل به مدیریت علمی توجه زیادی می شود در این مدیریت پس از تعیین شاخص ها استاندارد های کاری تعریف می شود و عملکردها بر اساس استانداردها مورد ارزیابی قرار می گیرند ساختار سازمانی حاکم بر این رویکرد ساختار بروکراتیک است که ماکس وبر بنیان گذاز ان است یعنی ساخت های وظیفه ای که بر اساس هدف سازمان دپارتمان ها (بخش ها)متنوعی تعریف می شوند که هر یک عهده دار انجام وظیفه مشخصی هستند سلسله مراتب سازمان به صورت عمودی تعریف شده است روابط افراد به صورت افقی عمودی مشخص گردیده است هر نفر فقط از یک نفر دستور می گیرد و فقط به یک نفر پاسخگو است در این نوع بروکراسی افراد موکلف به انجام کارهای غیر شخصی می باشند افراد حق استفاده از داراییهای سازمان را ندارند نظم و انظباط سازمانی حرف اول را میزند اصل کلی این رویکرد به مدیریت این است که بین ویزگی های شغل و شاغلین باید تناسب وجود داشته باشد یعنی افراد باید شرایط احراز شغل را دارا باشد برای مثال برای پست حسابداری داشتن لیسانس حسابداری سابقه کار مرتبط با کار مالی گزراندن دوره های آمزشی مرتبط با امور مالی و حسابداری رعایت امانت حسن سابقه علاقه به کار امری ضروری به نظر میرسد .باید بین شغل و شرایط احراز شغل رابطه به وجود اورد .برای عملیاتی کردن این تفکر غربی ها در مدیریت اصولی را مورد توجه قرار دادند یکی از انها خصوصی سازی با هدف رقابتی کردن و ارتقا دادن به فعالیت هااست یعنی تمرکز در سیاست گزاری و عدم تمرکز در اجرا یعنی کار دولت سیاست گزاری برنامه ریزی حمایت و نظارت است اجرا باید برون سپاری شود .بر اساس این تفکر اقتصاد بازار شکل میگیرد دولت باید بخش های خصوصی و غیر دولتی را تشویق به مشارکت کنند و خود به حمایت و نظارت بر انها بپردازند .

رویکرد دوم:

در رویکرد دوم که بیشتر در کشور های اروپایی مد نظر قرار گرفته است توجه مدیریت دولتی به حاکمیت قوانین مقررات است یعنی وظیفه اصلی مدیریت دولتی اجرای قانون اساسی است در این رویکرد به قوه قضاییه توجه فراوانی می شود حاکمیت عوامل مقررات اولویت اول این کشور ها است تمامی فعالیت های جامعه مورد باز بینی دقیق نهادهای تقمینی وقضائی قرار میگیرد با تخلفات اداری به شدت برخورد می شود ساختار حاکم بر این رویکرد مدیریت مبتنی بر روایی قضائی قانونی است واحدهای ارزیابی و نظارت بر عملکرد به ویزه دولتی از اهمیت ویزهای بر خوردار هستند.

به امید خدا رویکرد سوم را در همین چند روز آینده در وبلاگ می گزارم

 

 

بروکرسی وبر



مفهوم بروکراسی:

الف - گاهی به معنای تشریفات زائد بکار میرود یعنی کاغذ بازی و مقررات اضافی

ب- گاهی به معنای دستگاه اداری است؛ یعنی همه ابزار و امکانات دولت مرکزی و محلی

ج – و گاهی نوعی خاصی از شکل سازمانی که دارای ویژگی های مشخصی چون سلسه مراتب اختیار و نظام مقرارت است.





مارکس وبر (1920-1864)

از نظر تاریخی همزمان با فایول و تیلور بود و یک دانشگاهی و جامعه شناس

او می خواست بداند که چرا کارکنان سازمانی از افراد مافوق خود پیروی می کنند .

اولین نوشته او بنام " تئوری سازمان اجتماعی و اقتصادی " بود





تجزیه وتحلیل سازمان از نظر وبر

وبر سه نوع اختیار مشروع را شناسایی کرد:

1- -سنتی - که در آن پذیرش افراد واجد اختیار از سنت و رسم ناشی می شود

2- کاریزماتیک - که در آن پذیرش از وفاداری و اعتماد به حاکمان سرچشمه می گیرد .

3- عقلانی – قانونی ، که در آن پذیرش از مقام یا سمت دارنده اختیار که توسط مقررات و دستورالعمل های سازمان محدود و مشخص شده ناشی می شود.





ویژگی های بروکراسی از نظر وبر



- سازمان مداومی از وظایف مقید شده توسط مقرارت

- حوزه های مشخصی از مهارت ، یعنی تخصص ، اختیار تفویض شده و مقررات حاکم بر نحوه استفاده از آن

- تنظیم سلسله مراتبی از مقام ها یا شغل ها ، یعنی هر سطحی از شغل ها

- انتصاب در سمت ها برپایه مهارت فنی

- تفکیک اداره کننده گان از صاحبان سازمان

- مقام های اداری ، حقوق مربوط به خود دارند ، و صاحبان مقام ها دارای هیچ حقی نسبت به سمت مشخصی نیستند.

- مقرارت ، تصمیم ها و اقدامات به صورت کتبی تدوین وثبت می شوند.



مهمترین عوامل رشد سازمانهای بورکراتیک از نظر وبر

- اندازه ، زمانی که رشد سازمان آغاز می شود تخصصها افزایش می یابند و سطوح سازمانی نیز افزایش یافته و در نتیحه شغل های جدید ایجاد میشود و جذب نیرو از خارج از سازمان انجام می شود و بدنبال خود مهارت تازه ونگرشهای جدیدی از خارج سازمان را در پی خواهد داشت

- پیجیدگی ، هر چند که اندازه، پیجیدگی را بدنبال خود دارد عواملی چون تکنولوژی پیشرفته مدرن ضرورت ونیاز به مهارت ها ی تخصصی تر را می طلبد . حیطه نظارت کوچک می شود و کنترل کیفیت جنبه حیاتی پیدا میکند و رقابت نیز بوجود می آید



علاوه بر عوامل بالا باید به قوانین و مقررات دولت ها و جامعه بین المللی مانند بازار مشترک اروپا را نیز اضافه نمود.



بروکراسی پس از وبر

با توجه به این که وبر به ساختار رسمی ساز مان ها کمک کرده است با این وجود ضعف های عمده ای را بر آن وارد کردند از جمله:

الف- مقرراتی که عامل اصلی بالابردن کارآیی سازمان طراحی شده اند آنچنان اهمیت می یابند که هدف و مقصود نهایی فراموش می شود

ب- روابط بسیار خشک و غیر شخصی و کلیشه ای می شود.

ج- تصمیم گیری ها به مطلق گرایی گرایش می یابند و انتخابها از قبل پییش بینی شده و راه های دیگر ترغیب نمی شود.

د- رفتار انعطاف ناپذیر به روابط خریدار و مشتری و مدیریت و کارکنان صدمه می زند.

ه- استاندارد کردن و دستورالعمل های روزمره و تکراری ، هماهنگی و سازگاری با محیط را مشکل می کند.

و – اعمال " کنترل بر مبنای دانش " وبر ، متخصصانی را تربیت میکند که نظریات آنها با مدیران و سرپرستان عادی در تضاد می افتد.





آلوین گولدنر (Alvin Gouldner) جامعه شناس آمریکایی تئوری وبر را تکمیل کرد

به نظر او احساسات و افکار نیز بر موفقیت سازمان دخیل هستند و همچنین بر رفتار تکیه می کرد ولی وبر بر جنبه ها ی ساختاری سازمان و میزان عقلانی بودن آنها تاکید می کرد.

مقررات در هر سازمانی پاسخهای پیش بین شده و پیش بینی نشده ایجاد میکند.

یک شرکت کوچک تولید گج برای افزایش کارایی ، اقدام به جایگزینی روشهای غبر رسمی بجای روش های رسمی کار نمود که در نهایت راندمان کار کاهش یافت

آریالای گولدنر 3 الگو ارائه دادند :

1- بورکراسی کاذب ، تحمیل مقررات از طرف نیروی خارجی (دفتر مرکزی) تدوین مقررات از طرف خود کارکنان.

2- بورکراسی انتخابی ، عملا" از مقررات پیروی میشود ، زیرا مدیریت و کارکنان در باره ارزش آنها توافق کرده بوند.

3- بروکراسی متمرکز بر تنبیه ، تحمیل مقررات از طرف مدیر یا کارکنان صورت می گیرد.